***ای مردم! ای عالَم! بدانید ملت ما مخالف است با پیمان با اسرائیل. این ملت ما نیست؛ این روحانیت ما نیست؛ دین ما اقتضا میکند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم.
***اشتباه نکنید، اگر خمینی هم با شما سازش کند ملت اسلام با شما سازش نمیکند. اشتباه نکنید، ما به همان سنگری که بودیم، هستیم. با تمام تصویب نامه های مخالف اسلام که گذشته است، مخالفیم؛ با تمام زورگوییها مخالفیم…
***ملت عزیز شیعه از اسرائیل و عمال اسرائیل متنفرند، و از دولتهایی که با اسرائیل سازش میکنند متنفر و منزجرند.
***از خصوصيات هنر اين است كه ايده و فكر را به طرف مقابل منتقل مىكند.
***جهت گيرى هنر بايد خيلى دقيق و روشن و درست باشد.
***ما مردم باهنر و بااستعدادى داريم.
***مايه ى هنرى جوانهاى ما خيلى زود مى شكفد و مى جوشد.
***هر آنچه به هنر آميخته شود، آراسته و خواستنى مى شود و جلوه و جذابيت مى يابد و دلها به آن شوق پيدا مى كند.
***هنر حقيقى خواهد توانست تفكر انقلاب را عمق ببخشد.
***هنرِ نمايش، از بسيارى از ديگر هنرها، زبانِ رساتر و بليغترى دارد.
***[فرهنگ قرآنى و اسلامى] بايد در نمايشنامهها، فيلمها، سينما، تلويزيون و راديوى ما انعكاس يابد.
برگرفته از پايگاه http://farsi.khamenei.ir
***امروز حكومتهاى دنيا، غالباً آلوده است. ما خدا را شكر مى كنيم كه نسخه ى حكومت اسلامى را در اينجا پيدا كرديم. به نظر ما حكومت با قانون اساسى ما، راقي ترين نوع حكومتهاست؛ يعنى حكومتى كه با نظام ولايت فقيه معرفى مىشود. بعضى از اين مسئله تحاشى مىكنند!
***در حكومت اسلامى - يعنى حكومت فقيه عادل و فقيه متقى - هم حضور مردم هست، هم حضور معنويت و ارزشهاى اسلامى و حضور تقوا هست؛ اين، بالاتر از همه است.
***مسئله ى ولايت فقيه، اساس نظام و ستون فقرات نظام است.
***ولايت فقيه عادل، يعنى حكومت كسى كه دين و اسلام را مى شناسد و مىداند چگونه بايد بر مردم حكومت كرد؛ و نيروى تقوا هم به او كمك مى كند كه از اين خط منحرف نشود.
***ولايت فقيه، مترقي ترين چيزى است كه مى توان به يك جامعه ى بشرى پيشنهاد كرد.
***ولايت فقيه، يك فرهنگ و يك جريان است.
*** ولايت فقيه، جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف به چپ و راست است؛ اين اساسىترين و محورى ترين مفهوم و معناى ولايت فقيه است.
***نقش ولايت فقيه اين است كه در اين مجموعه ى پيچيده و در هم تنيده ى تلاشهاى گوناگون نبايد حركت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود.
***پاسدارى و ديده بانىِ حركت كلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالى اش، مهمترين و اساسىترين نقش ولايت فقيه است.
برگرفته از پايگاه http://farsi.khamenei.ir
این مقاله در صدد واکاوی این مسأله است که روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی ایران چه نقشی داشته است؟ فرضیه مقاله نیز از این قرار است: روحانیان مبارز شیعه به دلیل توانایی در استفاده از عوامل انسانی (فردی و گروهی، عینی و واقعی، ذهنی و اندیشه ای، سازمانی و تشکیلاتی) و نیز عوامل الهی (امدادهای الهی)، برای ایجاد تحول در ایران زمان پهلوی، بالاترین نقش را در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که روحانیت مبارز شیعه به رهبری امام خمینی(ره) با توصیف و تبیین شرایط عینی نابسامان و نامطلوب حاکم بر دولت و جامعه در زمان رژیم پهلوی و با طرح و ترویج مکتب جایگزین برای ایدئولوژی شاهنشاهی، یعنی اسلام ولایی، پذیرش رهبری انقلاب، کادرسازی، تربیت نیروهای انقلابی و مانند آن ها، اساسی ترین تشکیلاتی بوده است که توان به جنبش درآوردن قشرها و توده های مردم برای سرنگونی نظام شاهنشاهی پهلوی را داشته است. آنان با بهره گیری از تشکیلات عظیم روحانیت، روحیۀ انقلابی را در سراسر کشور گسترش دادند و با بسیج قشرهای گوناگون مردم و بهره گیری از امدادهای الهی، نظام طاغوتی و کهنسال شاهنشاهی را ساقط کردند. روش تحقیق این مقاله، با هدف بررسی نقش روحانیت در انقلاب اسلامی، «توصیفی-تبیینی» است.
مقدمه
با وجود پیشگامی روحانیان در انقلاب اسلامی ایران، نقش آنان آن گونه که شایسته است بررسی، تبیین و تحلیل نشده است. این مسئله باعث ادعای پیشگامی انقلاب توسط برخی از گروه های رقیب روحانیان، مانند گروه های التقاطی یا مارکسیستی یا روشن فکران ملی گرا و لیبرال، شده است. و سبب شده نقش روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی در نظر برخی افراد دچار ابهام شود و از سویی نیز القائات و شبهه های مخالفان انقلاب و نیز عملکرد سوءِ برخی از دولتمردان به آن دامن زند. بنابراین، پرسش اصلی مقاله ازاین قرار است: نقش روحانیان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران چیست؟
بر مبنای نظریه های مطرح شده دربارۀ عوامل نقش آفرین در انقلاب های سیاسی اجتماعی، می توان به دو عامل به شرح زیر اشاره کرد:
الف) عوامل انسانی: بی شک، انسان به دلیل اختیار و اراده اش، یعنی فرد انسانی یا گروه ها، قشرها و طبقات گوناگون بشری از مهم ترین عوامل تحولات اجتماعی به شمار می روند.
عوامل انسانی مؤثر در انقلاب ها چهار دسته اند: 1- عامل فردی و گروهی 2- عامل عینی واقعی و محیطی 3- عامل ذهنی فکری و اندیشه ای 4- عامل سازمانی و تشکیلاتی.
درواقع، عوامل عینی، ذهنی و تشکیلاتی جزو عوامل تمهیدی برای تحول به شمار می روند و این اراده و اختیار انسانی است که عامل نهایی و تمام کننده است. برمبنای آموزه های دینی خداوند اراده کرده است تا سرنوشت هیچ قومی را، مادامی که آنان در خود تحولی درونی ایجاد نکنند، تغییر ندهد: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَومٍ حَتّیٰ یغَیروا ما بِأَنفُسِهِم (رعد: ۱۱﴾؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند!»
ب) عوامل الهی: همان عوامل فرا انسانی و معنوی است. در اندیشۀ سیاسی اسلام، حاکمیت مطلق از آن خداست و هیچ تحولی در جهان بدون اذن او صورت نمی گیرد. به تعبیر قرآن کریم: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَه کن فَیکونُ (یس: 82)؛ فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: موجود باش. آن نیز بی درنگ موجود می شود.» البته، خداوند حکیم اراده اش را براساس سنت ها و قوانین الهی به اجرا در می آورد: «أَبَی اللَّه أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ (الامور) إِلَّا بِأَسْبَاب» ( کلینی، ج 1: 183). این اسباب نیز به مادی و معنوی تقسیم می شوند که از مهم ترین وسایل معنوی همانا «امدادهای الهی» است. برخی از آن ها درقرآن کریم عبارت اند از: ارسال سپاه نامرئی در جنگ، نزول باران، ایجاد آرامش در قلب مؤمنان، ایجاد ترس در قلب دشمنان، فرستادن بادهای ویرانگر، برهم زدن کیدهای دشمنان، الهام حقایق به قلب ها ومانند آن ها (ناصحی، 1387 و آهنچی، 1391: 17 -34).
رويي براي بردن نامش نمانده است او عاشق ما بود همان هم نمانده است
گذاشته است و رفته است از شهر پر ريا ما مرده ايم و زنده اي دگر نمانده است
امروز كه روز مولود ماه بود و رفت يك هديه براي حضرت دلبر نمانده است
من گريه ميكنم نه براي نبودنش براي ابرويي كه پيشش نمانده است
اشك ها ريخته اي و بغض ها تلمبار شده كدام بغض بين بيخ گلويت نمانده است
هنوز هم آن دل عاشق با من است با اينكه مجالي براي بودن نمانده است
مي نشينم در خفا برايت گريه ميكنم قلبي براي آشكار كردنش نمانده است
مي خواستم برايت اي ماه بهترين شوم راهي دگر براي با تو بودن نمانده است
همه ي پل هاي پشت سرم را كرده ام خراب هيچ فرصتي براي دور برگشت نمانده است
شاعر: حانيه مظلومي طلبه پايه دوم مدرسه الزهراء(س) اراك
به مناسبت فرارسیدن شبهای قدر در ماه مبارک رمضان، بیست جمله برگزیده از رهبر انقلاب درباره اهمیت و اعمال شب های قدر منتشر می کند.
* در ماه رمضان - در همۀ روزها و شب ها - دلهایتان را هرچه می توانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدس لیلةالقدر آماده شوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
* شب قدر، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نه برابر آن؛ «خیر من الف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر می تواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیت دارد. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
* شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل می کنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور می کنند. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
* تنزل ملائکهی الهی و تنزل روح در شب قدر اتفاق افتاده است یا می افتد. خوشابهحال کسانیکه با فرود فرشتگان الهی توانستند روح خود را فرشتهگون کنند. حضور ملائکهی الهی در روی زمین و در میان ما باید بتواند ما را به نزدیک شدن به خلق و خوی فرشتهگون کمک کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
* شب قدر، شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
* در حقیقت از شب قدر، انسان مومن روزهدار، سال نویی را آغاز می کند. در شب قدر تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته می شود. انسان وارد یک سال نو، مرحلهی نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو می شود. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
* روزهی این ماه، عبادات این ماه، اعمال شبهای قدر در این ماه و تلاوت قرآن، یکی از مهمترین آثارشان، این است که دل ما، دلهای پرهیزگار و با تقوا بشود. ۱۳۸۵/۰۷/۲۱