دوستان عزيز سال 1398، سال رونق توليد بر همگي مبارك باد اميدوارم در راستاي منويات حضرت آقا حركت كنيم و شاهد موفقيت هاي پژوهشي - توليدي در حوزه هاي علميه خواهران باشيم.
اگر شخصیت فاطمه زهرا (س) برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیک بین ما آشکار می شد ما هم تصدیق می کردیم که فاطمه زهرا (س) سرور همه زنان عالم است. بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست.
فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن ستاره های فروزان ولایت قرار گرفته است.
همه ائمه (ع) برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیل قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران می شود دید. زنان مسلمان در زندگی شخصى، اجتماعی و خانوادگی خود باید زهرا (س) را از جهت خردمندى، فرزانگی و عقل و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیم گیریهای عظیم اجتماعى، خانه دارى، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر (س) پیروی کنند.
اسلام فاطمه (س) را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را، به عنوان نمونه و اسوه زنان معرفی می کند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او و حضور او در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار می کرد.
اصولاً درک نادرست از شخصیت زن، که میراث نامبارک فرهنگ های غیر اسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است، باعث شده است که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر (ص) و مادری برای ائمه (ع) مطرح شود و آن شایستگی ها و گزینش الهی که در شکل گیری زندگی و شخصیت آن حضرت نقش برجسته داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا (س) را به عنوان اسوه ای برای همه زنان و همه انسان ها، به ویژه زنان، مطرح می سازد، مجهول بماند.
حضرت زهرا (س) برتر از همه زنان برگزیده و سرور زنان از آغاز تاریخ بشر تا پایان است.
دوستان عزيز با تبريك ميلاد با سعادت دخت نبي مكرم اسلام حضرت فاطمه سلام الله عليها منابع مطالعاتي زير در زمينه فاطمه شناسي معرفي مي گردد.
محمد دانشزاده قمی مشهور به محمد مؤمن، روحانی و فقیه ایرانی در سال ۱۳۱۶ در قم به دنیا آمد. او از مجتهدین معاصری بود که از اواسط دوره اول شورای نگهبان از سال ۱۳۶۲ با حکم بنیانگذار کبیر انقلاب سید روحالله موسوی خمینی به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب شد و تا پایان حیات خود در این شورا عضویت داشت و آخرین بار در ۲۵ تیر ۱۳۹۲ بود با حکم رهبر معظم انقلاب در سمت خود به عنوان فقیه شورای نگهبان ابقاء شد. در این نوشتار قصد داریم زندگی او به صورت کوتاه بررسی کرده و سوابق علمی و مبارزاتی او را با یکدیگر مرور کنیم.
آیتالله محمد مومن، در روز پنج شنبه، دهم ذیالقعده سال ۱۳۵۶ هجری قمری برابر با ۲۳ دی ۱۳۱۶ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به خاندان مکرم پیامبر اسلام (ص) در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن که فردی سرشناس و مورد اعتمادمردم بود، با پیشه کشاورزی روزگار میگذراند و نزدیک به صد سال زیست و سرانجام در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. مادر او نیز زنی پاکدامن و وارسته بود که چهار سال پیش از پدرش یعنی در سال ۱۳۷۳ در گذشته بود. پدر و مادر ایشان نیز متولد قم بودند و تا آنجا که خود از آن اطلاع داشت، خاندانش حدود ۲۰۰ سال بود در قم سکونت داشتند. کودکی آیتالله مومن با تنگی معیشت خانواده همراه بوده، به گونهای که ایشان را برای آیندهای پر از جهاد و مبارزه آماده ساخت.
تحصیلات خود را در هفت سالگی آغاز کرد و در مکتب خانهای واقع در محله «باغ پنبه» قم، به فراگیری قرآن مشغول شد، پس از آن به مکتب دیگری رفته در آنجا کتاب نصاب الصبیان و برخی از کتب دیگر را آموخت. پس از مدتی با سفارش برخی به پدر ایشان و موافقت پدر، تحصیلات خود را در مدارس اسلامی و ملی آن زمان، به تحصیل علوم دبستانی اشتغال پیدا کرد و در مدت دو سال تا کلاس ششم ابتدائی تحصیل کرد،بعد از آن سال اول دبیرستان را خواند، به دلیل کم بودن سن قانونی نتوانست در آزمون پایان سال شرکت کند.
در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم دینی روی آورد و طی دو سال، ادبیات عرب، بخش بسیاری از «مطوّل» و همه «معالم الاصول» را فرا گرفت و هم زمان، به دلیل تنگی معیشت خانواده، به آموزگاری نیز میپرداخت. پس از آن، با توسل به حضرت علی بن موسیالرضا (ع) و امام عصر (عج) توانست رضایت پدر خود را جلب نماید و صرفاً به تحصیل علوم دینی بپردازد. «شرح لمعه» و «قوانین الاصول» را در طی یک سال فرا گرفت و «مکاسب» و «رسائل» شیخ انصاری را پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمین سال تحصیل، جلد اول «کفایه» را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شرکت جُست. هم زمان با تحصیلات فقهی و اصولی، به تحصیل حکمت الهی و فلسفه نیز میپرداخت و «شرح منظومه» سبزواری و «الهیات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا میگرفت.
در اواخر سال ۱۳۴۲ برای تحصیل عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علمیه بهرههای فراوان برد و سپس به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۳ به تحصیل خود ادامه داد.