اسلام کتاب و سنت
اسلامِ اهل بیت
اسلام جهاد و شهادت
اسلام انقلابی
اسلام مرعوب نشدن در مقابل هیچ قدرتی
اسلام ناتوانی همه قدرتها در شکست دادن او
اسلام تعبد
اسلامِ صفا و معنویّت
اسلام توکل به خدا
اسلام توحید
اسلام حسن ظن به وعدهی الهی
اسلام تعقل
اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی
اسلام دنیا و آخرت
اسلام به ارمغان آوردن همه نعمتها برای ملتها
اسلام زندگی و زندگیساز
اعتقاد به تکفل دین نسبت به امور زندگی
اسلام علم و معرفت
اسلام فقاهتی
اسلام دیانت
اسلام اخلاق و فضیلت
صفحات: 1· 2
اسلام خرافه و بدعت
اسلام ابوجهل و ابولهب
اسلام چشم پوشیدن از اصول خود
اسلام قعود و اسارت و ذلت
اسلام امتداد نداشتن در عمل و در تودههای مردم
پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امّت اسلامی
متزلزل و مرعوب شدن در مقابل قدرت کفر
اسلام التقاط
اسلام سرمایهداری
اسلام سوسیالیستی
اسلامِ مطابق با اصول امریکایی و غربی
اعتماد به دشمنان خدا به جای اعتماد به وعدهی الهی
اسلام جهالت
اسلام مطلوب واشنگتن، لندن و پاریس
اسلام لائیک و غربگرا
صفحات: 1· 2
اسلام امریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیهکنندهی اعمال آنهاست؛ بهانهیی برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهای مسلمان است؛ وسیلهیی برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعهی دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین - چنانکه در صدر اسلام بوده است - بلکه به عنوان گوشهیی برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت).
اسلام امریکایی، اسلام انسانهای بیدرد و بیسوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمیاندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایهی تجار، وسیلهیی برای زراندوزی یا قدرتطلبی میدانند و همهی آیات و روایاتی را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بیمحابا به زاویهی فراموشی میافکنند و یا وقیحانه تأویل میکنند. اسلام امریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملتهای محروم و مظلوم خود را در آستانهی آلههی امریکایی و اروپایی قربان میکنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامهی حکومت و قدرت ننگین خود چشم میدوزند؛ اسلام سرمایهدارانی است که برای تأمین سود خود، پا بر همهی فضیلتها و ارزشها میکوبند.
قیام 19 دی به لحاظ نتایج و پیامدها از چند نظر شایان توجه است:
1- سازش شاه و کارتر ؛ تو خالی بودن شعار فضای باز سیاسی شاه را به مردم نشان داد.
2- ثابت کرد که شاه از حرکت مذهبی – سیاسی به رهبری روحانیت و در رأس آن ها امام خمینی (قدس سره) بیش از هر حرکت سیاسی دیگر وحشت دارد.
3- آنچه را که رژیم از آن وحشت داشت، به تبع قیام نوزده دی به وقوع پیوست و حوزه های علمیه و روحانیت در خط امام (قدس سره) به حرکت در آمدند و زمینه ای فراهم گردید که نهضت در مسیر صحیح مبارزه قرار گیرد، و ترفندهای بعدی رژیم را نیز بی اثر کرد.
4- روشن شد که جریان حقوق بشر و فضای باز سیاسی، طلیعه ای برای میدان دادن به ملی گراها، لیبرال ها و … بوده و امریکا و رژیم شاه، عملاً در جذب مردم به سوی میانه روها موفقیتی نداشته اند و آنان هیچ پایگاهی در میان مردم ندارند.
5- متحجرین حوزه ها و کسانی که مروج جدایی دین از سیاست بودند و همواره درس و بحث و فقه و اصول و … را به مبارزه با شاه ترجیح می دادند، شکست خوردند و مردم نیز فهمیدند که باید سراغ چه کسانی بروند.
6- قیام 19 دی ماهیت رژیم ضد مردمی شاه را برای بسیاری آشکار کرد. از آن پس بود که شعار « مرگ بر شاه» شعار اصلی و تکیه کلام توده های انقلابی شد.
7- قیام 19 دی باعث تعمیق و مردمی شدن نهضت و شرکت توده های مذهبی، به ویژه جوانان گردید.
8- برخی از احزاب و جمعیت هایی که حرکت سیاسی خود را با اتکا به حقوق بشر کارتر و فضای باز سیاسی ایجاد شده، توسط شاه و در چهارچوب قانون اساسی شکل داده بودند، بتدریج از مردم جدا شدند و به دامن امریکا و غرب پناه بردند.
9- با قیام قم، آهنگ حرکت انقلاب به صورت «استراتژی چهلم ها» ی پشت سر هم، با صورت و محتوای کاملاً اسلامی شتاب فزاینده و گسترده تری به خود گرفت و رهبری امام (قدس سره) به عنوان نقش اصلی مبارزه با رژیم شاه ظاهر شد.
برگرفته از:https://www.yjc.ir/fa/news