شهید «علی امینی» فرزند «بمانعلی»، متولد اول فرودین سال 1351 استان اصفهان است که از خوراسگان با عضویت بسیجی از لشکر 14 امام حسین(ع) به جبهههای جنگ اعزام شد. این شهید بزرگوار در 19 تیرماه سال 1367 به عنوان شهید مفقود اعلام شد و در 5 آبان ماه 1384 پیکر مطهرش توسط کمیته تفحص جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در جزیره فاو کشف شد. پیکر مطهر این شهید 16 ساله پس از 17 سال از شهادتش در تاریخ16 بهمن ماه سال 1384 طی مراسمی با حضور دانشجویان در دانشگاه آزاد اراک به عنوان شهید گمنام تشییع و به خاک سپرده شده بود و حالا هویت او بعد از 26 سال از شهادتش و گذشت 9 سال از تدفینش شناسایی شد. پیکر مطهر و نورانی شهید “علی امینی” از طریق DNA شناسایی شد. امروز شهرمان اراک میزبان مادر مهربانی است که دلاور پرور بوده است و بوی علی را از راه دور حس کرده است.
.دههی فجر، خاستگاه ارزشهای اسلامی گردید.
· حقیقتاً ملت ما در این دههی فجر جان گرفت.
· دههی فجر، دههی تجدید عهد و میثاق ملت ما با انقلاب است.
· دههی فجر، دههی گرامیداشت بزرگترین معجزهی الهی در این روزگارهاست.
· دههی فجر، برای ملت ما دههی عزیزی است.
· دههی فجر، مظهر آن شکوه، عظمت و فداکاری ملت ایران است.
· دههی فجر و بیست و دوم بهمن را قدر بدانید.
سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد.
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلیِّ اللّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا اُختَ وَلیِّ اللّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلیِّ اللّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَی بن جَعفر علیه السلام
درود خداوند، بر «عظمت» و «عصمت» و «کرامت» شما باد!
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند. سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
قرآن نوري است که خاموشي ندارد، چراغي است که درخشندگي آن زوال نميپذيرد،… راهي است که رونده آن گمراه نگردد. شعلهايست که نور آن تاريک نشود، …. بنايي است که ستونهاي آن خراب نميشود. شفا دهندهايست که بيماريهاي وحشتناک را بزدايد….. قرآن چشمههاي دانش و درياهاي علوم است. سرچشمه عدالت و نهر جاري عدل است…… خدا قرآن را فرونشاننده عطش علمي دانشمندان، باران بهاري براي قلب فقيهان و راه گسترده و وسيع براي صالحان قرار داده است…….(خطبه 198-فراز 25 الي33- ترجمه مرحوم دشتي)