1 | عبرت هاي عاشورا | علی اصغر الهامی نیا |
2 | فرهنگ عاشورا | جواد محدثی |
3 | اسرار عاشورا | محمد نجفي يزدي |
4 | عاشورا حماسه جاويدان | محمد شفیعی مازندرانی |
5 | شكوه شعر عاشورا در زبان فارسي | علی اکبر مجاهدی |
6 | پژوهشي پيرامون شهداي كربلا | |
7 | شير زن كربلا، يا، زينب دختر علي عليه السلام | عايشه بنت الشاطي |
8 | سوگنامه كربلا | علی بن موسی ابن طاووس |
9 | زيتون (ترجمه خصائص الحسينيه ) | جعفر بن حسين شوشتری |
10 | سرشك خوبان در سوگ سالار شهيدان | محمدباقر محمودی |
11 | عاشورا [ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها] | سعید داوودی |
12 | زمينه هاي قيام امام حسين (ع) | حسين عبدالمحمدي |
13 | كتاب وقايع الايام در احوال محرم الحرام مشتمل بر اخبار صحيحه و ذكر مصائب امام الهادي حضرت سيد الشهداء (ع) | علی تبريزي خياباني |
امام هادی علیه السلام:
افسوس کوتاهی کارهای گذشته را با تلاش در اینده جبران کنید. مسند الامام الهادی، ص304
عید غدیر، عید الله اكبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامىاست.
هیچ روزى در طول سال، فرخنده تر و مبارك تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل بیت نیست.
امام صادق سلام الله علیه مىفرماید:
«ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحى و الجمعه كالقمر بین الكواكب…»؛
روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ستارگان است.
رهبر انقلاب پیش از ظهر چهارشنبه در فاصله ۱۶ روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نكاتی را درباره انتخابات پیشرو فرمودند كه از مهمترین این نكات میتوان به جملات زیر اشاره كرد:
ما بايد واقعاً تشكر كنيم از همهی اين نامزدها؛ آنهائی كه به نحوی صلاحيتشان احراز نشد. اينها گفتند از نظر شورای نگهبان تمكين ميكنيم، و به قول خودشان عمل كردند و تمكين كردند.
نظام جمهوری اسلامی ريشه دارد؛ اين ريشه، مردمند. اجتماع مردم حول اين نظام، مايهی عزت و بركت كشور و بركت نظام و بركت خود آن مردم است. مردم كمك ميكنند به اين كه نظام عزت پيدا كند؛ خود اين، عزت مردم است؛ خود اين، مصونيت و امنيت مردم است. بنابراين انتخابات كه مظهر حضور مردم است، بايد پرشور برگزار شود؛ همهی تلاش و همت مسئولان بايد اين باشد.
اين حرفها هم كه رهبری طرفدار زيد است يا طرفدار عمرو است، از آن حرفهائی است كه هميشه بوده و واقعيت هم ندارد؛ اكثر آنهائی هم كه ميگويند، ميدانند كه واقعيت ندارد … حدسياتی ميزنند؛ اين حدسيات هرچه گفته نشود، هرچه بر زبان آورده نشود، بهتر است.
ای که هلال رجبی مه این الرجبیون تویی
ای همه ی هست نبی مه این الرجبیون تویی
فاطمه را ذکر لبی مه این الرجبیون تویی
شیر خدا یا مولا نور هدا یا مولا
شمس ولا یا مولا سیدنا یا مولا
سیدنا یا مولا…
ما همه گمکرده رهیم به ره دوست نشانی تویی
بر دل هر پیر و جوان شعف و شور جوانی تویی
کعبه ز تو مفتخر است قمر رکن یمانی تویی
روح شرف یا مولا اصل و هدف یا مولا
شاه نجف یا مولا گنج سخا یا مولا
سیدنا یا مولا…
جان به فدای کرمت ساقی باده کوثر تویی
کعبه دلهاحرمت جان زهرا و پیمبر تویی
به دست مهدی علمت یاور ملت و رهبر تویی
سایه تو یا مولا بر سر ما یا مولا
آبروی یا مولا کشور ما یا مولا
سیدنا یا مولا
میلاد با سعادت مولای متقیان و امیرمومنان علی علیه السلام فرصتی را فراهم می کند تا بار دیگر به منابع تاریخ اسلام مراجعه کنیم و درباره آن امام بزرگوار اندکی مطالعه نماییم.
بخش زیادی از منابع تاریخ صدر اسلام به بیان روایات و حکایات مربوط به فضائل امیرالمومنین علیه السلام اختصاص دارد. کارکرد اصلی اینگونه روایات زیاد کردن توجه مخاطبین به جایگاه آن حضرت و ایجاد زمینه برای پذیرش فرمایشات و موضعگیری های ایشان است. علاوه بر آن مطالعه فضائل و مناقب امام سبب می شود تا محبت قلبی مومنان نسبت به ایشان راسختر گردد، محبتی که بر اساس روایات ارزش بسیار زیادی در درگاه الهی دارد. از همین رو می بینیم که بسیاری از علمای ما – همچون علامه حلی (متوفی726 ه)- و حتی عده ای از دانشمندان بزرگ اهل سنت - همچون حاکم نیشابوری (متوفی405 ه) و اخطب خوارزمی (متوفی568 ه) - به جمع آوری فضائل و مناقب ایشان اقدام کرده اند.
به تبعیت از روایات مذکور، شعرای یرجسته ما هم اشعار زیبایی در فضیلت امام سروده اند که پیوسته مورد توجه علاقه مندان بوده است.
جالب است که با وجود فشارهای دشمنان امام در مورد کتمان فضائل حضرت و از بین بردن شیعیان و ارادتمندان و همچنین ترس حاکم بر بسیاری از پیروان ایشان در نقل اینگونه مطالب، باز هم حجم بسیار زیادی از میراث تاریخی ما را مباحث فضائل تشکیل می دهد.
همچنین دشمنان تلاش می کردند با جعل مناقب و فضایل موهوم برای دیگران از تاثیرگذاری روایات معتبری که برای امام است جلوگیری نمایند. از همین روست که می بینیم در بسیاری از کتب روایی اهل سنت در کنار بابی که برای نقل فضایل حضرت نوشته شده است، ابوابی هم برای ذکر فضائل دیگران وجود دارد و حتی چه بسا فضایل برخی از خلفا پررنگتر از امام نگاشته شده است. البته ما معتقد نیستیم که دیگر صحابه فضائلی نداشتند یا اینکه نباید فضائل آنها را در کتب نقل کرد. لکن معتقدیم که اگر پژوهشی منصفانه صورت گیرد مشخص می شود که فضائل امام در قیاس با آنان همچون فضیلت نور خورشید بر نور ستارگان است .
دشمنان امام به همین اندازه بسنده نکردند بلکه به دشنام گویی علنی ایشان رو آوردند. می دانیم که از ظلمهای تاریخی در حق حضرت، ماجرای سب ایشان بر روی منابر است که در زمان خلافت اموی ها رایج شده بود و تا زمان عمربن عبدالعزیز ادامه داشته است. ابن اثیر می نویسد: «کان بنو امیه یسبون امیرالمومنین علی بن ابی طالب - علیه السلام - الی ان ولی عمر بن عبدالعزیز الخلافة فترک ذلک و کتب الی العمال فی الآفاق بترکه» (الکامل: 4/314)
اگر نبود که گروهی از امت من همانند مسیحیان درباره عیسی به انحراف کشیده می شدند هر آینه در باره تو چیزی می گفتم که از هیچ مکانی عبور نمی کردی مگر خاک پایت را بر می داشتند و از آب وضوی تو را به نیت شفا استفاده می کردند
از جمله سنتهای شیعیان که متاسفانه در سالهای اخیر تا حدی کمرنگ شده است برپا کردن مجالسی برای ذکر فضائل و مناقب امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام بوده است. شیعیان می نشستند و سخنران بجای صحبت کردن از این طرف و آن طرف متون ارزشمند روایات را در زمینه مذکور برایشان می خواند. امیدواریم این چنین جلساتی دوباره احیاء شود و جای برخی از مجالس نامناسب را که در آنها به بهانه تبری از دشمنان امام کارهای غلطی صورت می گیرد، پُر کند.
در اینجا مناسب است که یکی از روایات فضائل آن حضرت را به قصد تبرک برای خوانندگان محترم نقل کنیم.
محدث عالی مقام شیعه جناب صدوق (متوفی381 ه) در کتاب ارزشمند امالی - مجلس بیست و یکم – به سند خود از جابربن عبدالله روایت می کند که:
«عنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ لَمَّا قَدِمَ عَلِیٌّ علیه السلام عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله بِفَتْحِ خَیْبَرَ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیكَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَى لِلْمَسِیحِ عِیسَى بْنِ مَرْیَمَ لَقُلْتُ فِیكَ الْیَوْمَ قَوْلًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ رِجْلَیْكَ وَ مِنْ فَضْلِ طَهُورِكَ یَسْتَشْفُوا بِهِ وَ لَكِنْ حَسْبُكَ أَنْ تَكُونَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْكَ تَرِثُنِی وَ أَرِثُكَ وَ أَنَّكَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ أَنَّكَ تُبْرِئُ ذِمَّتِی وَ تُقَاتِلُ عَلَى سُنَّتِی وَ أَنَّكَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنَّكَ أَوَّلُ مَنْ یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ وَ أَنَّكَ أَوَّلُ مَنْ یُكْسَى مَعِی وَ أَنَّكَ أَوَّلُ دَاخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ أُمَّتِی وَ أَنَّ شِیعَتَكَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی أَشْفَعُ لَهُمْ وَ یَكُونُوا غَداً فِی الْجَنَّةِ جِیرَانِی وَ أَنَّ حَرْبَكَ حَرْبِی وَ سِلْمَكَ سِلْمِی وَ أَنَّ سِرَّكَ سِرِّیَ وَ عَلَانِیَتَكَ عَلَانِیَتِی وَ أَنَّ سَرِیرَةَ صَدْرِكَ كَسَرِیرَتِی وَ أَنَّ وُلْدَكَ وُلْدِی وَ أَنَّكَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ أَنَّ الْحَقَّ مَعَكَ وَ أَنَّ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِكَ وَ قَلْبِكَ وَ بَیْنَ عَیْنَیْكَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنَّهُ لَنْ یَرِدَ عَلَیَّ الْحَوْضَ مُبْغِضٌ لَكَ وَ لَنْ یَغِیبَ عَنْهُ مُحِبٌّ لَكَ حَتَّى یَرِدَ الْحَوْضَ مَعَكَ قَالَ فَخَرَّ عَلِیٌّ ع سَاجِداً ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْعَمَ عَلَیَّ بِالْإِسْلَامِ وَ عَلَّمَنِی الْقُرْآنَ وَ حَبَّبَنِی إِلَى خَیْرِ الْبَرِیَّةِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ إِحْسَاناً مِنْهُ وَ فَضْلًا مِنْهُ عَلَیَّ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ یُعْرَفِ الْمُۆْمِنُونَ بَعْدِی» (و نیز بنگرید: المسترشد فی الإمامة : 636)
جالب است که با وجود فشارهای دشمنان امام در مورد کتمان فضائل حضرت و از بین بردن شیعیان و ارادتمندان و همچنین ترس حاکم بر بسیاری از پیروان ایشان در نقل اینگونه مطالب، باز هم حجم بسیار زیادی از میراث تاریخی ما را مباحث فضائل تشکیل می دهد
«جابر می گوید که چون علی علیه السلام از فتح خیبر به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بازگشت، حضرت فرمودند: اگر نبود که گروهی از امت من همانند مسیحیان درباره عیسی به انحراف کشیده می شدند هر آینه در باره تو چیزی می گفتم که از هیچ مکانی عبور نمی کردی مگر خاک پایت را بر می داشتند و از آب وضوی تو را به نیت شفا استفاده می کردند. اما همین برای تو کافی است که از من هستی و من از تو هستم و تو از من ارث می بری و من از تو ارث می برم و تو منزلت هارون را به موسی نسبت به من داری و تو ذمه مرا از دیونم پاک می کنی و بر اساس سنت من جنگ می نمایی و تو در فردای قیامت و بر سر حوض(کوثر) خلیفه من هستی و اولین فردی خواهی بود که در آنجا بر من وارد می شوی و با من لباس (بهشتی) می پوشی و تو اولین فرد از امت من خواهی بود که وارد بهشت می شود و شیعیان تو در آن روز بر روی منابری از نور با چهره هایی نورانی در اطراف من قرار دارند و من آنان را شفاعت می کنم و آنها در بهشت همسایه های من خواهند بود. جنگ با تو جنگ با من است و آشتی با تو آشتی با من، و سرّ و علن تو، سرّ و علن من و اسرار سینه تو اسرار سینه من است و فرزندان تو فرزندان من هستند و تو هستی که وعده های مرا محقق می کنی و حق با تو و بر زبان و چشم و در برابر دید توست، و ایمان با گوشت و خون تو درآمیخته همانگونه که با گوشت و خون من آمیخته است. و هرگز دشمن تو بر حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد و دوست تو از آنجا محروم نمی گردد.
جابر می گوید: چون به اینجا رسید امام علی علیه السلام به سجده افتاد و گفت: حمد خدای را که از روی فضل و احسانش، با اسلام بر من نعمت داد و مرا قرآن آموخت و نزد بهترین بندگانش خاتم انبیا و سید مرسلین محبوب گردانید.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: اگر تو نبودی پس از من مومنین از غیرمومنین شناخته نمی شدند.»
امیدواریم که خدا همه ما را از شیعیان و پیروان واقعی آن امام همام قرار دهد.
سید محمد مهدی رفیع پور
مدرس حوزه علمیه قم