قرآن در زمانی نازل گردید که در عرب جاهلیت یا در کشورهایی چون یونان و ایران خبری از ارزش و مقام و منزلت زن نبوده است. در عرب رسم دختر کشی رواج داشت و در فرهنگهای دیگر زن اسبابی برای مرد بوده است و مردان از داشتن دختر شرمنده بودند. ولی پیامبر اسلام با تعالیم بر گرفته از قرآن کم کم توانستند در جامعه مقام والای زن و وظایفش را جا بیندازند. پیامبر مبارزه ای سخت را شروع کرد تا جنس زن را از اتهامات پاک گرداند.
زن قرآنی به همان اندازه که در اجتماع وظایف سنگینی دارد. حقوق قابل توجهی را نیز دارا میباشد. خداوند در آیه 228 سوره بقره چنین میفرمایند:
«….. وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بالمعروف…..»
«….. برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته ای قرار داد شده است.»
قرآن زمانی که وظایف و تفکرات مشترک از زن و مرد میخواهد با جمله «یا ایها الانسان یا ایها الذین ءامنوا» خطاب میکند چه زن چه مرد، زمانی که با هر کدام جداگانه مبحث را میخواهد در میان گذارد خطاب مستقیم میکند.
قرآن یک مجموعه قوانین نیست که خشک و بدون تفسیر باشد. قرآن داستان حضرت آدم و وسوسه آدم و حوا را به روشنی بیان میکند که بگوید هر دو فریب خوردند و هیچ کدام را گناه کارتر از دیگری نمیداند. در قرآن داستانها و حکمتهای فراوان ذکر شده است.
قرآن رسیدن به مقامهای روحانی را کسبی میداند که با رنج بردن و با کار کردن در جهت حق و گام برداشتن در این مسیر میتوان به آن رسید و مختص یک گره خاص نیست، یعنی زنان نیز میتوانند به درجات بالای روحانی برسند و داستانهایی که بیان میکند مانند داستان حضرت آسیه و مادر حضرت موسی و دختران شعیب گواه بر مطلب خود میگیرد.
بنابراین دین اسلام بین زن و مرد در مجلس شدن به کرامت دینی فرقی نگذاشته و ملاک را تقوا و پرهیزگاری میداند. در آیه 13 سوره حجرات خداوند تبارک و تعالی چنین میفرمایند: «… إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ … »
یکی از اولین بحثهایی که در قرآن مطرح میگردد همین موضوع است. در سوره روم آیه 21 خداوند چنین میفرمایند:« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ »
«و از آیات خداست، اینکه از جنس خودتان جفتی بیافریند که در بر او آرامش و سکون یابید و میان شما دوستی و مهربانی برقرار نمود. همانا در اینها نشانهها و آیتهاست برای آنان که من اندیشند.»
در آیه بالا 2 نکته مهم را خداوند متذکر شدهاند که بین زن و مرد دو چیز باید حاکم باشد:
اول مودت و دیگری رحمت .
مودت رابطه دوستانه عمیق است که از عشق سرچشمه میگیرد و عشقی که همیشگی باشد یک دوستی معنی دار است و رحمت هم به معنای شفقت و دلسوزی است.
در اسلام زن به عنوان کارگر خانه مطرح نشده است بلکه به عنوان یک فرشته مهربان که بال رحمت و مهربانی را بر سر مرد و اعطای خانواده میکشد، نگاه میکند. در اسلام به زن سفارش میکند که در هر حال و شرایط یار همسر باشد و در فراز و نشیب و گرم و سرد دنیا و زندگی وی را یاری دهد و با توقعات بی جا و بهانه های بی مورد روح مرد را نیازارد.
در قرآن وقتی نعمت مودت و رحمت را برای استحکام خانواده مطرح میکند و زن را برای ایجاد و حفظ این مودت و رحمت یک عنصر اصلی و مهم میداند.
اگر یک مرد که از آرامش خوبی در منزل برخوردار بوده و از نظر روحی صاحب سکینه و آرامش باشد میتواند در پیشرفت روحی و روانی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی موفق باشد. در نتیجه موفقیت یک فرد میتواند موفقیت یک اجتماع و گروه را به دنبال داشته باشد که همانا مدیون زن این محور اصلی خانواده است.
در اسلام مرد سرپرست خانواده است «هم چنانکه در سوره نساء» آیه 34 این مسئله ذکر گردیده است:
« الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء به ما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ …… »
«مردان را بر زنان حق تسلط و نگهبانی است ……. »