پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم
آن را ذخیره کفن و گور می کنیم
اجر دو ماه گریه بر غربت حسین
تقدیم مادرش از ره دور می کنیم
عزاداریتان قبول ،ربیع مبارک
|
پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم حسن معاشرت در ميان همسران داراي اهميت ويژه اي مي باشد و از آنجا كه رابطه زوجيت رابطه طرفيني است هر يك از زوجين نسبت به يكديگر وظايفي دارند. استقبال و بدرقه شوهر، رضايت مرد از همسر خويش، آراستگي زن براي شوهرش، اطاعت و تمكين و رفتار محبت آميز داشتن، شوهر را سراپا شيفته زن مي كند و محل آرامش و آسايش او را خانه قرار مي دهد كه اينهااز آداب و رسالات زنان مي باشد. شوهر نيز در قبال همسر خود وظايفي دارد؛ابراز محبت،نيكي به زنان و پرهيز از خشونت و سخت گيري نكردن با زنان و خوشرفتاري با آنان مي باشد مردان بايد براي تأمين نيازهاي خانواده بر دامنه فعاليت هاي خود بيفزايند، همچنين همكاري مرد در كارهاي خانه داراي جايگاه بس عظيم مي باشد. عفو و بخشش همسران در هنگام خطا، خوش خلقي و خوش رويي با همسر، آراستگي همسران براي يكديگر، رفق و مدارا با يكديگر، احترام به وابستگان همسر، ارضاي خواسته ها و نيازهاي يكديگر به طريق مطلوب در برقراري روابط گرم و سالم ميان آنها مؤثر است، لذتي كه از چنين روابطي براي زن و مرد حاصل مي شود، لذت بهشتي است كه عقل و شرع هم نيكويي آن را تأييد مي كند و از ضروري ترين رفتارهاي اخلاقي ميان همسران وفاداراي است و ارتباط كلامي سالم باعث شكوفايي دوستي و مهرورزي بين آنها و رازداري همسران نشانه امانتداري است. آیت الله جوادی آملی می فرمایند: وجود مبارک پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء) به منزلة جان عالم است. یعنی سماوات و أرضین از یک سو، انبیاء و اولیاء از سوی دیگر؛ همة اینها که خلق شدند، زمینه فراهم شد، وجود مبارک پیامبر أعظم آفریده شد. همانطوری که خدای سبحان مجاری ادراکی و تحریکی ما را آفرید، ابزار درک و کار ما را خلق کرد؛ بدن ما را، مغز ما را، قلب ما را، همة این شئون ظاهر و باطن را آفرید، بعد فرمود: ثُمَّ اَنشَأناهُ خَلْقاً آخَر؛ یا فرمود: فَإذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَختُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینْ . یعنی اوّل من ابزار بدنی انسان را فراهم کردم، بعد روح منصوب به خودم را به او اِفاضه کردم. در ساختار انسان اینطور بود که اوّل بدن خلق شد، بعد روح به او تعلّق پیدا کرد. در کلّ جهان هم همین طور است؛ کلّ جهان به منزلة بدن وجود مبارک رسول گرامی اند. کلّ این جهان خلق شد، سماوات و أرضین و همچنین انبیاء و اولیاء؛ بعد وجود مبارک پیامبر را ذات أقدس إله به جهان اعطاء کرد که لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ إذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً . آشنائی و عمل به آموزه های رسول اکرم (ص) اگر کسی عضوش، دستش فلج بود؛ این نه سرما و گرما را احساس می کند، نه رطوبت و یُبوست را احساس می کند، نه نرمی و درشتی را احساس می کند، نه سائر مَلموسات را درک می کند؛ و فرمان هم نمی برد. یعنی روح اگر فرمان داد، گفت: مثلاً این ظرف را بردار، این دست فلج نمی تواند اطاعت کند. نه می فهمد، نه کار می کند؛ چون فلج است. در حقیقت مرده است! آن اعضائی که سالمند؛ هم می فهمند که روح چه اراده کرده است، هم توان تدبیر را دارند و اطاعت می کنند. چشم می فهمد که روح دستور دیدن داد، این درک را دارد؛ بعد هم می بیند. سامعه می فهمد که روح دستور شنیدن داد، او هم شروع می کند به گوش دادن و استماع؛ و اعضاء و جوارح دیگر هم همین طورند. دست سالم می فهمد که روح دستور داد که این ظرف را باید بردارد، و همچنین بر می دارد. پس عضو مرده نه می فهمد، و نه اِمتثال دارد؛ عضو زنده و سالم هم می فهمد، هم اطاعت می کند. حالا این مربوط به درجات حیات و درجات قدرت اِمتثال است. ما عضوی از این جهانیم. این پیکر یک روحی دارد به نام وجود مبارک پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء). ما باید خودمان را با آن حضرت بسنجیم که چه اندازه احکام و حِکَم او را چه در بود و نبود، چه در باید و نباید؛ چه در حکمت نظری، چه در حکمت عملی؛ چه در جهان بینی، چه در فقه و اخلاق بفهمیم و عمل بکنیم. اگر خدای ناکرده نه فهمیدیم پیامبرمان چی فرمود؛ نه اگر فهمیدم، می توانیم عمل بکنیم، معلوم می شود یک عضو زنده ای از این جامعة جهان موجود نیستیم؛ ما عضو این جهان نیستیم! از هر چه بگذریم سخن علم خوشتر است دانش به کل ثروت روی زمین سر است اما به شرط آنکه به علمت عمل کنی هر کس که این چنین کند محبوب داور است شاعره: فاطمه مرادی طلبه پایه پنجم هفته پژوهش بر پژوهشگران علوم دینی مبارک باد در زیارتی از زیارت های امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود جمله ای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است: «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة». فلسفه فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است. زائر [امام حسین علیه السلام ] به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] «حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [هم چنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گم راهی است نجات بدهد…
|
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|