شعر رضوي
رگ خواب کبوترها مگر در دست گنبد نیست
که می دانند حتّیٰ، آسمان هم مثل مشهد نیست!
و در هر گوشه ی این شهر دارد نور می بارد
کسی انگار اینجا جز خدا در رفت و آمد نیست
تمام کفش های کفشداری زائرت هستند
نمی خواهند برگردند آقا! جایشان بد نیست
ببین حتی النگوهای من هم شعر می گویند
برای دل به تو دادن کسی اینجا مردد نیست
خراسان تا خراسان رد پایت لطف می کارد
مگر آقا همین جا وقت آغاز مجدد نیست؟
کمی آهسته تر اینجا قدم بگذار می ترسم
کبوتر، زیر پایت قلب زائرهاست گنبد نیست!
?معصومه عباسی برگویی (سبزوار)
?جشنواره شعر رضوی - کرمان
اللهم الرزقنا زیارت