2- امان از فریب بیگانگان
افوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد . براى در امان بودن از فریب بیگانگان و ایمنى از مكر و حیلت دشمنان
3- ذكر لا اله الا الله
اگر سالكى ، بدان كه طى مراحل و قطع منازل جز به گام هاى نفى و اثبات میسر نیست ، و این معنى جز در كلمه طیبه لا اله الا الله یافت نشود. اهل الله گفتند كه : هیچ نوع از انواع اذكار و عبادات در ترقى درجات و مقامات معنوى اثر این كله طیبه را ندارد.
از این روى رسول الله (ص ) فرمود كه : در روز رستاخیز هر كار نیك سنجیده شود، جز گواهى دادن به لا اله الا الله كه آن را در ترازو ننهند؛ چه اگر در ترازو رود، آسمان ها و زمین هاى هفتگانه با وى برابرى نكنند. كنایه از این كه ثواب این كلمه را نهایت نبود و به شمار نیاید و هیچ چیز همسنگ او نگردد.(2)
4- اول دل گوید بعد زبان
سعى كن اول دل بگوید و آن گاه زبان . از من فداى آن كه دلش با زبان یكى است.(3)
5- زیرك ترین مۆ منان
از رسول خدا (ص ) پرسیدند: چه كسى در میان مۆ منان از دیگران زیرك تر است ؟ در جواب فرمود: آن كه به یاد مرگ بیشتر و در آمادگى براى آن شدیدتر است .(4)
6- مراقبت نمازگزار از خویشتن
نمازگزار با آفریدگارش گفتگو مى كند و جسته جسته بدان جا مى رسد كه همیشه و همواره خودش را در پیشگاه او مى بیند، هیچگاه خودش را فراموش نمى كند، پیوسته كشیك خویش مى كشد تا درست گفتار و نیكو كردار و پاكیزه رفتار باشد و مى باید كه با انجام دادن این آیین و روش بسیار سودمند، ارزشمند و گرانبها، دارد خودش را راست و درست مى سازد. (5)
7- بهترین عبادت
امام صادق علیه السلام مى فرماید: بهترین عبادت آن است كه همواره درباره خدا و قدرتش تفكر كنى .(6)
8- ذكر قلبى
چه نیكو فرموده است رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم كه : آیا شما را خبر ندهم به آنچه كه جهاد و غزوه شما در راه خداست ؟ آن ذكر بارى سبحانه است .
زیرا قدر این نشاءه را نمى داند مگر آن كسى كه خدا را ذكر مى كند به ذكر مطلوب ، چه اینكه حق تعالى جلیس ذاكرش است ، و جلیس ، مشهود ذاكر است ، و هر گاه ذاكر حق سبحانه را كه جلیس اوست مشاهده نكند ذاكر نیست .
سعى كن كه ذكر را قلب بگوید كه عمده حضور قلب است وگرنه ذكر با قلب ساهى پیكر بى روان و كالبد و بى جان است . و در حدیث آمده است كه : لیس الذكر قولا باللسان فقط ، ذكر در محدوده زبان خلاصه نمى شود.
بلكه خداوند سبحان فرمود: و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا و اتبع هویه و كان امره فرطا(7) و از آنكه ما دلش را از ذكر خود بى خبر ساخته ایم و از پى هواى نفس خود مى رود و در كارهایش اسراف مى ورزد پیروى مكن
9- توصیف دعا
دعا كلید عطاء و وسیله قرب الهى تعالى و مخ عبادت و حیات روح و روح حیات است . دعا كوبه باب رحمت رحیمیه و سبب فتوح بركات شرح صدر و نور و ضیاى سر است .
دعا موجب رسوخ حب ذكر الهى در دل ، و منره نفس ازرین شواغل است . دعا توشه سالكان حرم كبریاى لایزال ، و شعار عاشقان قبله جمال ، دثار عارفان كعبه جلال است . دعا سیر شهودى و كشف وجودى اهل كمال و تنها رابطه انسان با خداى متعال است.(8)
10- گفتگو با خدا
پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: اگر مى خواهید با خدا گفتگو كنید نماز بخوانید، و اگر مى خواهید خدا با شما گفتگو كند قرآن بخوانید.(9)
11- اوصاف اولیاء الله
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كس خدا و عظمت او را بشناسد، دهانش را از سخن ، و شكمش را از طعام ، باز دارد و خود را به نماز و روزه مشغول سازد. پس مردم گفتند: پدر و مادرمان به فدایت اى رسول خدا! آیا این گونه اشخاص ، از اولیاى خدایند؟
فرمود: اولیاى خدا سكوت كنند، و سكوت شان تفكر باشد، و سخن گویند و سخن شان ذكر باشد، و نظرشان عبرت است ، و نطق كنند نطق شان حكمت باشد. راه رفتن شان میان مردم بركت است .
اگر خدا براى آنان اجلى مقرر نفرموده بود، از ترس عذاب و شوق به ثواب ، ارواح شان در اجسادشان نمى گنجید.(10)
12- سر آیات قرآنى
یكى از مشایخ روایت مى كرد كه در سوره مباركه یس اسمى هست كه برطرف مى شود به بركت آن كورى مادرزاد و پیسى .
او را گفتند كه آیا اگر كسى تمام سوره را بخواند نفعى از این مقوله كه مى گویى به او خواهد رسید؟ جواب داد: هر گاه حكیم یك دوا را براى مرضى مقرر كرده باشد و آن دوا در دكان عطارى باشد و مریض برود و تمام ادویه دكان او را بخورد، آیا نفعى به او خواهد رسید؟ همچنین است این اعمال.(11)
12- قبولى توبه آدمى
خداوند سبحان مى فرماید: و علم آدم الاءسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة فقال اءنبئونى باسماء هۆ لاء ان كنتم صادقین قالوا سبحانك لاعلم لنا الا ما علمتنا انك انت العلیم الحكیم ؛ (12)
و نام هاى چیزها را به آدم بیاموخت سپس آنها را به فرشتگان عرضه كرد و گفت : اگر راست مى گویید مرا به نام هاى این چیزها خبر دهید.
گفتند: منزهى تو، ما جز آنچه تو به ما آموخته اى دانشى نیست تویى داناى حكیم . خداوند سبحان مى فرماید: فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم(13) و یا آدم اسكن انت و زوجك الجنة ؛ آدم از پروردگارش كلمه اى چند فرا گرفت ، پس خدا توبه او را پذیرفت ؛ زیرا او توبه پذیر و مهربان است .
خداوند سبحان مى فرماید: الى قوله سبحانه - قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنكومن الخاسرین (14 (آدم و حوا گفتند: اى پروردگار! ما به خود ستم كردیم و اگر ما را نیامرزى و بر ما رحمت نیاورى از زیان دیدگان خواهیم بود.
13- ادب با خدا
ادب با خدا، عبارت است از: اقتداى به آداب الهى و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و اهل بیت پاكش ؛ كه همان عمل به طاعت خداوند عزوجل است و نیز حمد و سپاس او در شدت و گشایش و صبر بر بلا. از این رو، ایوب علیه السلام خطاب به خدایش گفت : رب انى منى الضر و انت اءرحم الراحمین(15)
حضرت ایوب در این دعا ادب را از دو جهت نگاه داشته است ؛ اول این كه نگفته است خدایا! تو مرا به بلا انداخته اى ، بلكه مى گوید:
مرا بیمار و سختى رسیده است . و دیگر این كه نگفته است : بر من رحم نما! بلكه خود را در معرض رحمتش قرار داده و گفته است : تو از همه مهربانان عالم برترى . او چنین گوید، تا مرتبه صبر را حفظ نماید.(16)
پی نوشتها:
1- نامه ها و ملاقات ها، ص 30.
2- نامه ها و ملاقات ها، ص 28.
3- نامه ها و ملاقات ها، ص 31.
4- نامه ها و ملاقات ها، ص 31.
5- هزار و یك كلمه ، ج 2، ص 278.
6- كلینى ، اصول كافى ، ج ، ص 456.
7- كهف / 29.
8- كتاب نور على نور، ص 9.
9- هزار و یك كلمه ، ج 2، ص 278.
10- رساله لقاءالله ، ص 198.
11- رساله نور على نور، ص 54.
12- سوره بقره ، آیه 23.
13- سوره بقره ، آیه 38.
14- سوره اعراف ، آیه 23.
15- و یاد كن اى رسول ! حال ایوب را، وقتى دعا كرد كه اى پروردگار! مرا بیمارى و رنج سخت رسیده است و تو از همه مهربانان عالم برترى .
انبیاء/83.
16- رساله لقاءالله ، ص 194.
صفحات: 1· 2