آن فریبخوردگانی که یک روزی فریاد زدند «نه غزّه، نه لبنان»، آنها نه فقط جانشان را فدای ایران نکردند، حتّی حاضر نشدند راحتی خودشان و منافع خودشان را هم در راه کشور فدا کنند؛ آن کسانی که جانش را فدای ایران کردند باز همین شهید سلیمانیها بودند؛ اینها بودند که در زمانی که نیاز به دفاع از کشور بود، جان خودشان را کف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند از کشور دفاع کردند، از ایران دفاع کردند؛ اینها هستند که میتوانند ادّعا بکنند که دفاع میکنند از امنیّت کشور، از امنیّت ملّت؛ همین فداکاری و اخلاص اینها است که در همهی مراحل، این جور بوده. خب، با این نگاه، ما میتوانیم ملّت ایران را و معنویّات ملّت را و باطن ملّت را کشف کنیم. این کسانی که به خیابان آمدند، میلیونها انسانی که در تهران و در قم و در کرمان و در خوزستان و [دیگر شهرها]آمدند زیر جنازهی این عزیزان راه رفتند، و کسانی که از دور دیدند و اشک ریختند، و کسانی که در شهرهای مختلف توانستند از دور برای اینها عزاداری بکنند ــ که واقعاً دهها میلیون جمعیّتِ ملّتِ ما در این آزمون بزرگ شرکت کردند ــ میشود باطن اینها را، حقیقت اینها را تشخیص داد. ملّت از هر جناح و حزب، از هر مجموعه، از هر قوم، از هر خصوصیّت جغرافیایی، در این جهت مثل همند؛ طرفدار انقلابند، طرفدار حاکمیّت اسلامند، طرفدار ایستادگی در مقابل ظلمند، طرفدار «نه» گفتن به همهی مطامع دولتهای استکباری و استعماریاند.
کلام حکیمانه ی رهبری