دشمن و دشمن شناسی از مباحث مؤکد دین مبین اسلام است که توجه و اهتمام ویژه به آن، مانعی بر ایجاد هرج و مرج و زمینه ساز برقراری آرامش و آسایش در جامعه میباشد.بخشهای زیادی از آیات قرآن کریم به دشمن اختصاص یافته است. در نهج البلاغه نیز این مفهوم در خطبه ها، نامه ها و حکمتهای حضرت علی – علیه السلام- به طور گسترده مطرح گشته است. بررسی این موضوع در کلام وحی و بیانات گهربار حضرت علی و کاوش در تاریح حکومت علوی، نشان میدهد که لزوم شناسایی انگیزه های دشمن، محدود به زمان و مکان خاصی نبوده و در همهی اعصار توجه به این موضوع از واجبات هر جامعه است. حضرت علی پس از پذیرش حکومت تمام تلاش خود را در جهت احقاق حقوق مردم، رعایت عدل و احیای سنت پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – به کار بست اما برخی سودجویان و فرصت طلبان عدل علوی را برنتافتند و سر به شورش برآوردند. با اندکی تأمل مشخص میگردد که همه بهانه های دشمنان برای مخالفت با حضرت علی ، واهی بوده و پشت پرده مخالفتشان انگیزههایی نهفته است. انگیزه هایی چون حسادت و برتری جویی، هواپرستی و خودخواهی، کینه توزی و انتقام، جهل، دنیاطلبی، در دشمنی با حضرت نمود پیدا کرد که روش حضرت در برخورد با دشمنان در چهار راهبرد اساسی ایجاد هوشیاری، بهره گیری از منطق و استدلال، تلاش در جهت هدایت دشمن و مبارزه و برخورد قاطعانه خلاصه میشود. پژوهش حاضر به روش توصیفی، ضرورت شناخت دشمن از منظر حضرت علی را بیان و به واکاوی علل و انگیزه های دشمن با حضرت و مصادیق دشمن در حکومت ایشان پرداخته و در ادامه اقدامات حضرت در مواجهه با این افراد را بررسی کرده است تا بدین وسیله مفهومی جامع از شاخصهای دشمن در جامعه ارائه شود و مردم از هلاکت نجات یابند.
کلیدواژه: دشمن، دشمن شناسی، دشمنان در نهج البلاغه
زهرا سادات حسینی شریف طلبه مدرسه علمیه الزهراء(ُس)
گفتم به کجا چنین شتابان گفتی شده ام بی سر و سامان
گفتم بنشین دعا بکن بهر ظهورش گفتی که بدیدم رخِ یار، در بیابان
گفتم که نگار، در بیابان!!!! گفتی نگران، خیره به انتظار یاران
گفتی به دفاع از رقیه خواهم بِپَرانم این کلاغان
گفتم که نرو، پس دل من چه؟ گفتی که سپارم دل تو بر خود یاران
بر یاد بیاور مسلم و زنان کوفی امروز چه فرق است میان تو و آنان؟
از شرم سکوت پیشه کردم تو رفتی به سرعت زیر باران
از شرم هنوز در سکوتم تو رفتی رسیدی به نگاران
بسم رب الشهداء و الصدیقین
و لا تَحسَبَنَّ الذَّینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ أمواتاً بَل أَحیآءٌ عِندَ رَبّهِم یُرزَقُون.
از کوچه پس کوچه های اصفهان، تا سوریه
از یه فلافل فروشی تو تهران تا وادی السلام
یکشون سر بلند میکنه و میشه شهید سربلند
یکیشونم فلافل میپیچه و میشه شهید فلافل فروش
چه فرقی میکنه که کجا ایستادی؟
مهم اینه که کجا رو هدف گرفتی!
شهدا خیلی با هم فرق دارند، یکیشون مهندس فیزیکه، یکیشون یه نخبه علم و صنعته، یکیشون فوق دیپلم مکانیکه، یکیشون مدل و مانکن (شهید بابک نوری)، یکیشونم شاید یه فلافل فروش ولی همشون یه وجه مشترک با هم دارن
یه اعتقاد …..
شهید نشیم، میمیریم.
چه فرقی میکنه که ابراهیم هادی باشی، یا هادی ذوالفقاری
ذوالفقار علی که باشی میدونی کجا از غلاف خودت بیرون بیای و فرو بشی وسط سینه کی!
و چه زیبا ذوالفقار علی شدی … نمیدانستم از پیچاندن فلافل در میانه نان میتوان آموخت در هم پیچاندن داعش را در میانه نبرد
نمیدانستم، فلافل فروش هم میتواند طلبه شود.
نمیدانستم، با فلافل هم میشود به خدا رسید
با عرض تبریک بمناسبت هفته پژوهش بروشور پژوهشی جهت استفاده دوستان تقدیم می گردد.
الکتب بساتین العلماء واقعا نشست کتاب، تاثیر بسزایی در اذهان دارد و افراد را به خواندن کتاب مخصوصا کتب دفاع مقدس سوق می دهد.